۱۳۹۴ آذر ۱۳, جمعه

ایران- یادواره مادر مجاهدمهري جنت پور(مادر داعي)ومراسم خاکسپاری وسخنرانی دکتر محمد ملکی،مراسم بزرگداشت وسخنرانی مریم رجوی


سخنرانی دکتر محمد ملکی در مراسم خاکسپاری مادر مجاهد (مادر داعی)‌ در تهران




سخنرانی دکتر محمد ملکی در مراسم خاکسپاری مادر مجاهد (مادر داعی)‌

لینک متن سخنرانی دکتر محمد ملکی در مراسم خاکسپاریمادر مجاهد (مادر داعی)‌ در تهران

مادر مجاهدمهري جنت پور(مادر داعي)

یادواره مادر مجاهدمهري جنت پور(مادر داعي)


با كمال تأسف مطع شديم كه مادر مجاهد مهري جنت پور (مادر داعي) پنجشنبه شب 12آذر94 در تهران درگذشت.
اين مادرقهرمان بيش از چهار دهه در مبارزه مجاهدين با دو ديكتاتوري شاه و شيخ ، همواره مشوق و حامي و يار و غمخوار فرزندان مجاهدش بود و به همين خاطر هم در زمان رژيم شاه و هم در دروان ديكتاتوري سفاك آخوندي بارها دستگير و زنداني شد و درمعرض آزار و شكنجه ها ي دژخيمان قرار گرفت.
اما پيوسته استقامت ورزيد و نه تنها داغ و فراق عزيزان را صبورانه تحمل كرد ، بلكه  جسور و  فعالانه در مراحل مختلف مبارزه ياور و كمك كار مجاهدين بود. بارها در ترددها و درگيريها براي حفاظت و نجات جان مجاهدين به استقبال خطر و دستگيري و زندان شتافت. او از ايمان و اميد نسبت به پيروزي مجاهدين سرشار بود و  هيچگاه در برابر فشارهاي رژيم ددمنش آخوندي سرخم نكرد و روحيه بالا و سرزنده  او در سخت ترين شرايط بسيار برجسته بود. او به همه مجاهدين بعنوان  فرزندان خودش عشق مي ورزيد  و با عطوفت و دلسوزي از هيچ مايه گذاري براي آنان دريغ نمي كرد.
دركوران انقلاب دروني مجاهدين، با اعتقاد وعشقي سرشار به رهبري براي ديدار با خواهرمريم به قرارگاههاي مجاهدين در منطقه مرزي و عراق سفر كرد و بعد از برگشت با دستگيري و شكنجه مأموران سركوبگر و اطلاعاتي خميني مواجه شد .
مادر داعي در دوران پايداري اشرف سه بار براي ديدار وكمك به فرزندان مجاهدش به اشرف آمد و مي گفت :« من همه افتخارم اين است كه يك مادر مجاهد بوده ام  و عاشق مسعود و مريم هستم ، مجاهدين را ستايش مي كنم ،براي من همين بس كه اين لياقت را داشتم كه قدمي براي مجاهدين بردارم و  دلم ميخواهد روي سنگ قبرم بنويسند: مادر مجاهد خلق ».
و از خاطرات زندانش ميگفت :«موقعي كه در سلولهاي زندان اوين تحت شكنجه بودم ، ميگفتم چه افتخاري براي من بالاتر ازاين كه منهم در جايي تحت شكنجه هستم كه مسعود عزيزم بوده و همين  باعث ميشد كه درد شكنجه را فراموش كنم و بتوانم بيشتر مقاومت كنم ».
در سال 82  سپاه برای شکنجه روانی مادر به  او زنگ زد و بدروغ به او گفت بچه هايت در جنگ امريكا و عراق كشته شده اند  اما مادر قهرمان پاسخی دندان شکن میدهد اوگفت: خوش به سعادت من كه مادر اين فرزاندان مجاهد هستم.

او از سال 50 كه با سازمان آشنا شد تا آخرين روز حياتش به مجاهدين كه آنها را ادامه دهندگان راه حسين عليه السلام مي دانست عشق مي ورزيد و با الگو قرار دادن زينب كبري عليها سلام براي زنده نگه داشتن شعله مقاومت در شب تاريك حكومت آخوندي تلاش مي كرد و سرانجام در اربعين حسيني به درگاه آنان پركشيد.
خوشا  او كه رستگاري را با پايداري دررنج و شكنجهاي زندگي نصيب خود كرد. بيترديد نام او در كنار شهيدان مسير پر فراز و نشيب مجاهدين در تاريخ مبارزات ميهنمان ثبت و يادش الهامبخش عزم و پايداري خواهد بود.

داماد مادر اکبر طریقی از شهیدان مجاهد خلق در سال 61 به شهادت رسید  در 19بهمن 60دژخمیان او را بر بالای سر پیکرهای اشرف و موسی میبرند اما او نیز مانند سایر مجاهدین با شعار مرگ بر خمینی درود بر رجوی پوزه دژخیمان را به خاک می مالد و بدلیل استواریش بر آرمان مجاهدین چند ماه بعد اعدام میشود

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر